نظر شما در مورد این مقاله چیه؟چه مقدار موافقین و چه مقدار مخالف؟
هر روز بر تعداد سایتها افزوده مىشود و حجم عظیم اطلاعات با سرعتى باور نکردنى و به سهولت، مرز کشورها و قارهها را در مىنوردد و اینترنت مىرود تا رؤیاى دهکده جهانى را تحقق بخشد. بر طبق آمار تکفا (توسعه کاربران فن آورى اطلاعات) تنها در آغاز سال 2003 میلادى تعداد 480میلیون نفر در دنیا از اینترنت استفاده نمودهاند که این تعداد تا سال 2005 م. به 1.12 میلیارد نفر در جهان رسیده است.1
این در حالى است که اینترنت در ایران، بیش از آن که از جنبههاى علمى - تحقیقاتى مورد بررسى قرار گیرد، با عناوینى چون وبلاگ، چت و ایمیل شناخته شده است. در چنین دنیایى، از پیامها و تبلیغات سیاسى گرفته تا فیلم و موسیقى کرایهاى و از ردیابى یک بسته پستى تا شرکت دریک کنسرت با شکوه، همه وجود دارند. جالب است سرى هم به وبلاگها و چت رومهاى داخلى بزنیم تا معناى فناورى اطلاعات و کاربرد بهینه آن را بهتر درک کنیم.
حجم عظیمى از اطلاعات، در تبلیغات، حراجهاى اینترنتى، تشویق به خرید، شرط بندىها، تصاویر نامناسب، دوستیابى و در همسریابىهاى اینترنتى خلاصه شده است. ایمیلهاى عاشقانه، طنزهاى اینترنتى غیر اخلاقى، حجم عظیمى از اشعار ناموزون و درد دلهاى کهنه، گفتوگو، چتهاى به ظاهر دوستانه و... همه سهم ما از این شبکه جهانى است.
سهولت در دسترسى به اطلاعات، موجب افزایش تغییرات اجتماعى و اقتصادى پیش بینى نشدهاى گردیده است؛ اما پیشرفتهاى مذکور، حائز جنبه خطرناکى نیز مىباشد که پیدایش انواع جدید جرایم و نیز بهره بردارى از فن آورى جدید در ارتکاب جرایم سنتى، بخشى ازآن به شمار مىرود. علاوه بر این، عواقب و پیامدهاى رفتار مجرمانه، مىتواند خیلى بیشتر از قبل و دور از تصور باشد؛ از این جهت که محدودیتهاى جغرافیایى یا مرزهاى ملى آن را محدود نمىکند. فن آورى جدید، مفاهیم موجود را دچار چالشهایى ساخته است و جنایتکاران غالبا در مکانهایى به غیر از جاهایى که آثار و نتایج آنها ظاهر مىشود، قرار دارند.
فضاى سایبر، روان و قابل دسترس براى همگان، به خصوص براى کاربرانى است که على رغم تخصص و دانش خود، به اصول اخلاقى متعهد و پاىبند نبوده، اینترنت رااز اهداف متعالى و تعریف شده آن دور ساختهاند و «چو دزدى با چراغ آید، گزیدهتر برد کالا».
این چنین است که هر روز بر تعداد جرایم اینترنتى افزوده مىشود. نفوذ به سایتهاى دولتى و خصوصى، رزرو کردن (Domain) بر اساس نام شرکتها و افراد شناخته شده و باج خواهى از آنها، طراحى برنامههاى مخرب، مانند سرقت و جنایت، نفوذ و هک کردن سایتها، کلاهبردارىها، نفوذ به کارهاى شخصى افراد، سرقت از کارتهاى اعتبارى و باقى جرایم که از طریق چت وایمیل صورت مىگیرد، نمونهاى از این جرایم است.
از سوى دیگر دسترسى آزادانه به سایتها و ایمیلهاى غیراخلاقى (Spam)، درمعرض پیامهاى فورى بودن (Instant Messaging)و مسائل اتاقهاى گفتوگو (Chat Room) از جمله نگرانىهاى والدینى است که فرزندان آنها از اینترنت استفاده مىکنند.
بسیارى از سایتها به صورت آزادانه از تصاویر غیراخلاقى به عنوان جاذبه در تبلیغات تجارى سود برده، در تبلیغات خود عنوان freesize و sex free را لحاظ مىنمایند و فیلمها و عکسهاى مختلف را ارائه کرده، به صورت ناخود آگاه یا هدفمند، به تخریب پایههاى اعتقادى و اخلاقى کاربران مىپردازند.
رواج قمار در اینترنت، معضل دیگرى است؛ به طورى که شماره آگهىهاى تبلیغاتى قمار خانههاى اینترنتى از 911 هزار در سال 2003، به دو میلیون و پانصد هزار آگهى درسال 2004 افزایش یافته، از نظر حجم تبلیغات در اینترنت، در رده پنجم قرار گرفته است.2
علاوه بر همه موارد گفته شده، دوست یابىهاى اینترنتى ، فصل دیگرى را در ارتباطات جهانى رقم مىزنند.
فصلى پر از شعر و غزل و البته دوستىهاى کم خرج و نیز کم دردسرتر از دوستىهاى سنتى؛ فقط کلیک لازم است.
بسیارى از دوستىها به مدد اتاقهاى گفتوگو و چت روم(Chat Room)هاى داخلى و خارجى، طعم دیگرى دارد؛ چون لازم نیست کسى را بشناسى و مجبور هم نیستى خودت را صادقانه معرفى کنى و به همین راحتى، یک سرگرمى به ظاهر شرافتمندانه پیدا مىکنى. اگر چه در بسیارى از کشورها افراد از چت، براى تبادل اطلاعات و دوستیابىهاى علمى - تحقیقاتى استفاده مىکنند ؛اما در ایران، جوانان ساعتها به گفتوگوهاى تفریحى مىپردازند و متاسفانه این امر شامل دانشجویان نیز مىشود و اکثر آنان به دلیل آشنایى کمى که با زبان انگلیسى دارند، استفاده چندانى از سایتهاى خارجى و مطالب مفید آنها نداشته، بیشتر سرگرم گشت زنى دربین سایتها و وبلاگهاى تفریحى هستند و این البته شامل دانشجویانى نیز مىشود که به دلیل انجام پروژه پایانى، کارت رایگان استفاده از کارگاه کامپیوتر را دریافت مىکنند.
در گفتوگویى که با مسؤولین سایت دانشگاه داشتیم، آنها نیز این موارد را تایید کردند و در پاسخ به این مسأله که چرا در سایت دانشگاه، استفاده از chat و Yahoo Messenger ممنوع است، اذغان داشتند که علاوه بر یک سرى محدودیتهاى فنى سایت، مسأله عمده در ممنوعیت این موارد، استفاده نادرست دانشجویان مىباشد و در حالى که آنان متقاضى استفاده از سایر نرم افزارها هستند، اما به جز تعدادى از دانشجویان فنى - مهندسى، سایر دانشجویان بیشتر به مسائل تفریحى پرداخته، در اکثر اوقات، مشغول چک کردن ایمیل خود هستند و حتى بارها اتفاق افتاد که بین دو سایت واقع در دانشگاه، فقط ایمیل رد و بدل شده است.
با این تفاسیر، بسیارى از افراد همچنان مشغول استفاده از اتاقهاى گفتوگو مىباشند. درچنین محیط مجازى که تنها با یک آدرس ایمیل، یک ID و با یک سرى User Name روبهرو هستیم، فقط مىتوان با افکار اشخاص آشنا شد(آن هم اگر که شخص مقابل صادق باشد که البته در صد این افراد بسیار کم است) و نکته مهم آن است که وقتى دوستىهاى قدیمى و ارتباطات صمیمى هر چند محکم، آسیبپذیر و شکنندهاند چگونه مىتوان به دوستىهاى اینترنتى خوشبین بود؛ حتى اگر آن شخص زیبا بنویسد و خوب صحبت کند، نمىتوان با یک ID و صدا، کسى را شناخت و به او اطمینان کرد. دوستىهاى اینترنتى، پیش از آن که به دوستىهاى مفید و سازنده تبدیل شوند، به نوعى تفریح و عادت مبدل خواهد شد.
به مدد این شبکه جهانى، انواع کارت پستال، انیمیشن، پیغامهاى دوستانه و تبریک، به هر مناسبتى به راحتى و تنها با چند بار کلیک کردن به آدرس مورد نظر ارسال مىشود. با آن که در اکثر اوقات دیدارى در کار نیست، اما پیغامهاى الکترونیکى وظیفه خود را به نحو احسن انجام مىدهند؛ به خصوص اگر نویسنده پیغامها، دستى در ادبیات ملل و اشعار دوستانه داشته باشند. از این رو کیوسکهاى مطبوعاتى، دکههاى فروش سیگار، انتشاراتىها، موبایل فروشىها، سوپرمارکتها و این اواخر ساندویچىها هم، محلهاى عمده فروش کارتهاى روزانه و شبانه اینترنتى محسوب مىگردند. دوستى مىگفت: «ایران، بیشترین تعداد استفاده کنندگان از Chat Roomها را به خود اختصاص داده است»؛ اتاقهاى گفتوگویى که سود جویان، طعمههاى خود را در آن جا مىیابند.
جایى که معلوم نیست با چه کسى روبهرو هستى و هر کس با شخصیتى متفاوت با آن چه که هست، خود را معرفى مىکند؛ «بانام مستعار، قیافه مستعار، شغل و تحصیلات و حتى عقاید مستعار که فرسنگها با خود واقعى آنها فاصله دارد» و در این میان، بسیارى از افراد، خوشبینانه به آنها اعتماد مىکنند و متأسفانه مورد سوءاستفاده قرار مىگیرند.
1. بنا به تحقیق، 208 قطعه داستانى در قرآنى مجید آمده است که برخى ادامه برخى دیگر مىباشند و بعضى از آنها نیز کامل و مستقل مىباشند.
2. 63 سوره از 114 سوره قرآن کریم، حاوى قصه و حکایتى است و این یعنى آن که بیش از نیمى از سورههاى قرآن، با هنر قصهپردازى به انتقال پیام خود پرداختهاند.
3. بیشترین قصههاى قرآنى ابتدا در سوره اعراف و پس از آن بقره مىباشند و سوره آل عمران در رتبه سوم قرار دارد.
4. بیشترین داستانهاى قرآنى درباره حضرت موسى و قوم بنى اسرائیل و فرعونیان است. پس از آن، بالاترین آمار متعلق به داستانهاى حضرت ابراهیم(ع) و داستانهاى حضرت عیسى (ع) و مادرش حضرت مریم (ع) است.
5. هیچ یک از داستانهاى قرآنى براساس خیالپردازى یا شخصیتهاى فرضى نیست و همه قصههاى قرآن واقعیت داشتهاند و در واقع، روایتى الهى از یک رویداد حقیقى مىباشند.
6. گروهى از داستانهاى قرآن با استفهام تقدیرى آغاز مىشوند. این نوع استفهام، یکى از صنایع ادبى در فن داستان نویسى است که مخاطب را تشویق مىکند تا قصه را پىگیرى نماید؛(طه/9 و ص/20). در این روش معمولاً داستان با این مقدمه آغاز مىشود:«آیا این خبر را شنیدهاید که...».
7. گروهى از داستانهاى قرآنى با روش نوین(چکیده نویسى)آغاز مىشود؛ یعنى قبل از شروع متن اصلى داستان، در جملات کوتاهى چکیده و هدف اصلى داستان مىآید و سپس از ایجاد آمادگى ذهنى، به اصل مطلب پرداخته مىشود. به عنوان نمونه، به آیات 10 تا 20 سوره اعراف - داستان آفرینش - مراجعه نمایید.
9. شیوه قرآن در بیان قصههاى عاشقانه بسیار لطیف و عبرتانگیز است. در قرآن کریم سعى شده است تا با مسائل عشقى به صورت سمبلیک و اشارهوار برخورد شود و از ارائه جزئیات یا به زبان آوردن صریح و زننده، خوددارى شود. با خواندن داستان یوسف و زلیخا، این نکته را در خواهید یافت.
10. یک نکته جالب در داستانهاى قرآنى، شکسته شدن حصار زمان است. گاهى حتى یک داستان در دل داستان دیگر آورده مىشود؛ در حالى که در زمانهاى مختلف رخ دادهاند. این خصوصیت قرآن، باعث مىشود تا انسان با دقت و موشکافى، سعى در چیدن صحیح قطعات مختلف این داستانها نماید و تمرکز بیشترى پیداکند.
11. نکته زیباى دیگر آن که در قصههاى قرآنى، جایگاه خاص زنان و نقش تعیین کننده و محورى آنان در اغلب داستانهاى قرآنى است؛(تحریم 10 و زنان در داستانهاى قرآنى، به وضوح معرفى مىشوند و شخصیتى مستقل دارند.
12. قرآن در جاهایى که مىخواهد الگویى عمومى ارائه کند و یا اندرزى فراگیر در داستانهاى خود مطرح کند، از کلمات عامى مانند مردى از خاندان فرعون(مؤمن/28) یا زن لوط و زن نوح(تحریم/10) استفاده مىکند.
شیوه های مقابله با تهاجم فرهنگی:
رویارویی با فرهنگ مهاجم، راه کارهای استوار و مطمئنی را می طلبد که در ذیل به بیان برخی از آنها می پردازیم:1- بازیابی هویت
هویت جویی، از اصلی ترین و مهمترین نیازهای نسل جوان است و بازیابی هویت در حقیقت، بازشناسی نقشی است که این نسل بر عهده دارد. جوانان، باید برای پرسش های اساسی زیر، پاسخ های روشن و مستدلی بیابند:2- در هویت فرهنگی
شناخت یک فرهنگ، در حقیقت معرفت به ویژگی ها، مشاهیر، ارزش ها و برتری های آن فرهنگ نسبت به سایر فرهنگ هاست. نسل جوان، باید به امتیازات فرهنگ اسلامی و ملی خویش، آشنا باشد تا در مقابله با فرهنگ های بیگانه، از اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشد. تاریخ تحلیلی «فرهنگ خودی» و «مطالعات تطبیقی فرهنگ های معاصر» و به ویژه بررسی «مهیت انقلاب اسلامی» و تاثیری که انقلاب بر معادلات سیاسی و اجتماعی جهان معاصر داشته است، جوانان را در برابر نفوذ فرهنگ بیگانه، مقاوم می کند. و این امر با بازگشت به فرهنگ خودی، امکانپذیر خواهد بود.3- غرب شناسی زمینه غرب ستیزی
برای مقابله با هر پدیده ای، ابتدا باید شناخت دقیقی از آن حاصل نمود. تا بتوان ساز و کارهای لازم را مهیا کرد. غرب شناسی به مفهوم شناخت ماهیت، عملکرد، باطن و جوهر حقیقی این فرهنگ است. جوانان، چون غالباً «ظاهرگرا» هستند به «باطن و درون» چندان معطوف نیستند. شناخت عمیق و مستدل فرهنگ غرب، به معنای این است که آنها بتوانند از ظاهر فریبنده آن، پرده برگیرند و به درون آن راه یابند، تمدن مغرب زمین، از درون به شدت احساس تزلزل، روزمرگی و تهی شدن می کند. زیرا قادر نیست به نسل جوان خویش، معنا و مفهومی برای زیستن ببخشد و فلسفه ارضاءکننده ای برای زندگی آنان، تبیین نماید. و به گفته نیچه «کسی که نداند برای «چه» زندگی می کند، قادر نخواهد بود با هر «چگونه» ای بسازد.»نوشتهای که اکنون پیش روی شماست، گلی است از بوستان «بیست گفتار» استاد مطهری که با بیانی ساده رابطهی میان نیازهای آدمی؛ روزی دادن خداوند و کار و تلاش را مشخص نموده است. در این چند خط شما خواهید دید که آن حرف بزرگترها! که میگویند «آنکه دندان دهد، نان دهد» درست است، اما... بله اما دارد! ... ببینید:
اینکه گفته شده" هر آن کس که دندان دهد نان دهد "نباید گفت حرف غلطی است. نه، حرف درستی است، اما نه به این معنی که دندان داشتن کافی است که نان پخته و آماده بر سر سفره انسان سبز شود، بلکه به این معنا که در دستگاه خلقت بین نان و دندان رابطه است.
اگر نان نبود دندان نبود و اگر دندان و صاحب دندان نبود نان نبود. بین روزی و روزیخور و وسایل تحصیل روزی و وسایل خوردن و هضم و جذب روزی و وسایل هدایت و راهنمایی به روزی، در متن خلقت ارتباط است.
آن کس که انسان را در طبیعت آفریده، و به او دندان داده:
1- نان، یا همان مواد قابل استفاده را هم در طبیعت آفریده.
2- فکر و اندیشه و نیروی عمل و تحصیل و حس انجام وظیفه را هم آفریده است.
پس لازمه اینکه خدا ، هم نان داده و هم دندان یا همان لازمه رزاقیت خدا، این نیست که کار و کوشش و فعالیت و عمل و کسب و کار لازم نیست ، به کار انداختن اندیشه برای پیدا کردن راه بهتر تحصیل روزی لازم نیست ، دفاع از حقوق لازم نیست ، زیرا نان و دندان و نیروی کسب و کار و قوه فکری و دماغی و وظیفه و تکلیف عقلی و دینی برای تحصیل روزی همه جزء یک دستگاهاند ، همه اینها توأماً مظهر رزاقیت خداوندند.
پس بر ما لازم است که بعد از آنکه رابطه روزی و روزیخور را دانستیم، و دانستیم که وسایلی برای رسیدن روزی به روزیخور آفریده شده و تکلیفی هم برای تحصیل آن متوجه ما هست، کوشش کنیم ببینیم بهترین و سالمترین راه برای رسیدن به روزی چیست، و قوای خود را در آن راه به کار بیندازیم و به خداوند که خالق این راه است توکل کنیم.